فلسفه خلقت انسان
نوشته شده توسط : امیر حسین

فلسفه آفرینش انسان با وجود علم خدا به سرنوشت او

پرسش:
خداوند به سرنوشت همه انسان ها آگاه است، پس فلسفه آفرینش انسان چیست؟

 

پاسخ:

بله، خداوند متعال از ازل به همه چیز، از جمله سرنوشت انسان و هر یک از افعال ما به آن رنگ و خصوصیتی که در خارج خواهند داشت، آگاه بوده است، یعنی خداوند از نخست می دانست که فعل معینی در لحظه خاصی با کمال اختیار و آزادی از ما سر می زند، اما این علم پیشین با فلسفه آفرینش انسان منافات ندارد، خداوند انسان را آفریده است تا او را به عالی­ترین درجه از کمال برساند و موجودی در حد سلول انسانی را در مسیر تکامل خود به حدی از سعه وجودی برساند که دانا، توانا ، قدرتمند، با اراده ، متفکر و عاقل گردد و با این کمالات محدود خود، نمایشگر کمالات نامحدود و بی پایان خداوند و بهره­مند از مبدا فیض هستی، بر اساس سعه وجودی خود که به وسیله سعی خودش به دست آمده، شود و اگر بعضی از انسان­ها با اختیار خود مسیر گمراهی را اتخاذ کنند خدشه ای به فلسفه آفرینش نمی زنند.
فلسفه آفرینش انسان از دیدگاه قرآن‌

 

 

قرآن مجید کتاب زندگی و نسخه تکامل و سعادت آدمی‌است؛ بنابراین بجا و ضروری است سوال‌های اساسی زندگی از دیدگاه قرآن بررسی و جواب داده شود. یکی از سوال‌های مهمی‌که همواره برای انسان مطرح بوده و هست فلسفه آفرینش است که یک سوال ریشه‌دار و اساسی است و بشر همواره می‌خواسته بداند برای چه آفریده شده است و هدف از زندگی چیست؟ وقتی به قرآن مجید مراجعه می‌کنیم چند دسته از آیات پاسخ سوال ما هستند که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
<یعبدون> از ماده عبادت به معنی اطاعت است؛ در کتب لغت از جمله <قاموس> و <صحاح> عبادت به معنای طاعت معنا شده است؛ مصباح اللغه آن را به معنی خضوع و انقیاد گرفته است؛ در کتاب شریف التحقیق فی کلمات القرآن المجید می‌خوانیم: اصل در ماده آن، نهایت تذلل در قبال مولا‌ همراه با اطاعت می‌باشد؛ بنابراین نتیجه می‌گیریم معنای عبادت، اظهار خضوع و ذلّت همراه با فرمانبرداری است. ‌ عبادت به‌عنوان فلسفه خلقت انسان برای تکامل و نزدیکی به خدای متعال که کمال مطلق است می‌باشد؛ بنابراین عبادت راه و وسیله است برای رسیدن به کمال نه اینکه هدف نهایی و غایه‌الغایات باشد بلکه هدف مقدمی ‌است و چون راه نزدیک شدن به کمال مطلق فقط یکی است و آن همان خط مستقیم است، لذا فرمود فقط برای عبادت خلق کردم و در سوره <یس> فرمود صراط مستقیم عبادت خداست؛ راه فقط یکی است و آن هم طریق عبادت و بندگی خداست. ‌
● غفلت اکثریت
در سوره اعراف می‌فرماید: <وَلَقَد ذَرَأنَا لجهنم کَثیرًا مّنَ الجنّ وَالا‌نس> سوال می‌شود چرا اکثر جن و انس به جهنم می‌روند؟ چرا اکثریت دنبال غرض اصلی نیستند؟ مگر نه این است که خداجویی فطری بوده و دین مطابق فطرت آدمی‌است. کما این که می‌فرماید: <فَأَقم وَجهَکَ للدّین حَنیفًا فطرَتَ اللَّه الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لا‌َ تَبدیلَ لخَلق اللَّه ذَلکَ الدّین القَیّم وَ لَـکنَّ أَکثَرَ النَّاس لا‌َ یَعلَمون؛ پس رو سوی دین حق کن در حالی که ثابت و استوار بر آن هستی این سرشتی است که خدا مردم را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی‌دانند.>
جواب: حرکت در مسیر کمال و غرض اصلی منوط به شناخت و تصدیق مطلوبیت آن است؛ اما چون اکثریت کمال حقیقی را نمی‌شناسند و لذت رسیدن به آن را درک نمی‌کنند؛ لذا در صدد آن بر نمی‌آیند. هر چند یک امر فطری است؛ اما نیاز به بیداری و توجه دارد و در اکثر مردم نیازمند راهنمایی و بیدار کردن است کما این که یکی از وظایف انبیای الهی(ع) بیدار کردن فطرت آدمی‌است: <تا این که بخواهند عهد فطری او را ادا کنند و نعمت فراموش شده او را به یادشان آورند.> به قول حضرت امام (ره) گرچه نقش انسانی مفطور به توحید است اما در اول و شروع زندگی با تمایلا‌ت نفسانیه و شهوات حیوانیه نشو و نمو می‌کند و اگر انسان خود را تربیت نکند غرق در حیوانیت شده و هیچیک از معارف الهیه در او بروز نمی‌کند و انوار فطری خاموش می‌شود. بنابراین انس بیشتر با مادیات و اعتبارات انسان را از فطرت الهی خود غافل می‌نماید و اثر این غفلت راه جهنم را می‌پیماید. حال ممکن است این سوال مطرح شود که چرا خدای متعال این غرایز حیوانی و مادی را در نهاد آدمی‌قرار داده است و به‌طوری که اکثریت را از هدف اصلی باز داشته است؟


 

قرآن مجید کتاب زندگی و نسخه تکامل و سعادت آدمی‌است؛ بنابراین بجا و ضروری است سوال‌های اساسی زندگی از دیدگاه قرآن بررسی و جواب داده شود. یکی از سوال‌های مهمی‌که همواره برای انسان مطرح بوده و هست فلسفه آفرینش است که یک سوال ریشه‌دار و اساسی است و بشر همواره می‌خواسته بداند برای چه آفریده شده است و هدف از زندگی چیست؟ وقتی به قرآن مجید مراجعه می‌کنیم چند دسته از آیات پاسخ سوال ما هستند که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
<یعبدون> از ماده عبادت به معنی اطاعت است؛ در کتب لغت از جمله <قاموس> و <صحاح> عبادت به معنای طاعت معنا شده است؛ مصباح اللغه آن را به معنی خضوع و انقیاد گرفته است؛ در کتاب شریف التحقیق فی کلمات القرآن المجید می‌خوانیم: اصل در ماده آن، نهایت تذلل در قبال مولا‌ همراه با اطاعت می‌باشد؛ بنابراین نتیجه می‌گیریم معنای عبادت، اظهار خضوع و ذلّت همراه با فرمانبرداری است. ‌ عبادت به‌عنوان فلسفه خلقت انسان برای تکامل و نزدیکی به خدای متعال که کمال مطلق است می‌باشد؛ بنابراین عبادت راه و وسیله است برای رسیدن به کمال نه اینکه هدف نهایی و غایه‌الغایات باشد بلکه هدف مقدمی ‌است و چون راه نزدیک شدن به کمال مطلق فقط یکی است و آن همان خط مستقیم است، لذا فرمود فقط برای عبادت خلق کردم و در سوره <یس> فرمود صراط مستقیم عبادت خداست؛ راه فقط یکی است و آن هم طریق عبادت و بندگی خداست. ‌
● غفلت اکثریت
در سوره اعراف می‌فرماید: <وَلَقَد ذَرَأنَا لجهنم کَثیرًا مّنَ الجنّ وَالا‌نس> سوال می‌شود چرا اکثر جن و انس به جهنم می‌روند؟ چرا اکثریت دنبال غرض اصلی نیستند؟ مگر نه این است که خداجویی فطری بوده و دین مطابق فطرت آدمی‌است. کما این که می‌فرماید: <فَأَقم وَجهَکَ للدّین حَنیفًا فطرَتَ اللَّه الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لا‌َ تَبدیلَ لخَلق اللَّه ذَلکَ الدّین القَیّم وَ لَـکنَّ أَکثَرَ النَّاس لا‌َ یَعلَمون؛ پس رو سوی دین حق کن در حالی که ثابت و استوار بر آن هستی این سرشتی است که خدا مردم را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی‌دانند.>
جواب: حرکت در مسیر کمال و غرض اصلی منوط به شناخت و تصدیق مطلوبیت آن است؛ اما چون اکثریت کمال حقیقی را نمی‌شناسند و لذت رسیدن به آن را درک نمی‌کنند؛ لذا در صدد آن بر نمی‌آیند. هر چند یک امر فطری است؛ اما نیاز به بیداری و توجه دارد و در اکثر مردم نیازمند راهنمایی و بیدار کردن است کما این که یکی از وظایف انبیای الهی(ع) بیدار کردن فطرت آدمی‌است: <تا این که بخواهند عهد فطری او را ادا کنند و نعمت فراموش شده او را به یادشان آورند.> به قول حضرت امام (ره) گرچه نقش انسانی مفطور به توحید است اما در اول و شروع زندگی با تمایلا‌ت نفسانیه و شهوات حیوانیه نشو و نمو می‌کند و اگر انسان خود را تربیت نکند غرق در حیوانیت شده و هیچیک از معارف الهیه در او بروز نمی‌کند و انوار فطری خاموش می‌شود. بنابراین انس بیشتر با مادیات و اعتبارات انسان را از فطرت الهی خود غافل می‌نماید و اثر این غفلت راه جهنم را می‌پیماید. حال ممکن است این سوال مطرح شود که چرا خدای متعال این غرایز حیوانی و مادی را در نهاد آدمی‌قرار داده است و به‌طوری که اکثریت را از هدف اصلی باز داشته است؟


 

 
 
 
 
 
 




:: بازدید از این مطلب : 177
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 فروردين 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: