نوشته شده توسط : امیر حسین
رحلت حضرت امام خمینی رحمه الله (1)

 

در دوره ای که دیانت در همه عرصه های ذهنی و عملی ملت های جهان غریب بود و غرب در غرور کاذب خویش سعی در خارج کردن دین از صحنه زندگی ملت ها داشت، بزرگ مردی از سلاله ابراهیم علیه السلام که دیانت را با سیاست آمیخته بود، قد برافراشت و جلوه ای جدید و پویا از اسلام ارائه کرد و از رهگذر آن نظریه حکومت دینی را به ارمغان آورد و احیاگر بزرگ تاریخ شد. اگر چه امروز جسمِ آن روح نستوه در میان ما نیست، راه و کلام او همچنان باقی است و از این پس اندیشه های والای آن پیر فرزانه است که راه ملت های ستم دیده جهان را ترسیم می کند.

درس اخلاق حضرت امام

در اواسط دهه زندگی امام خمینی رحمه الله ، عرفان، میدان دار ذهن و عمل او بود. از این رو، هم زمان، فقه، فلسفه و اخلاق اسلامی را یاد گرفت و به دیگران آموخت و با نگارش رساله های ممتاز نظری، تحرکی ویژه به حوزه اخلاق اسلامی داد.

بعدها شاگردان و یارانش با زبان های مختلف، صحنه های درس اخلاق او را ترسیم کردند و از تأثیر و نفوذ کلام او و شگفتی های نفس و بیانش سخن ها گفتند. همه این خاطرات از این حکایت می کرد که خمینی رحمه الله ، اخلاق را به معنایی دیگر، در سطحی دیگر و برای هدفی دیگر و والاتر به کار گرفته است. نفوذ کلامش در درس های اخلاق که از عارف و عامی در آن شرکت داشت، تأثیری ماندگار به همراه می آورد.

مواضع اخلاقی امام خمینی رحمه الله

امام خمینی رحمه الله در کتاب اخلاقش، اخلاص و نیت سالم را پایه معارف اخلاقی قرار داد و با تحلیل عمیق روایات، به شدت بر ضد ریا و ریاکاری موضع گرفت. امام خمینی رحمه الله بر ساده زیستی و انسان دوستی تأکید می کرد و شاگردانش به روشنی می آموختند که آنچه پیر آنها موعظه می کند، پیش از بیان، از سویدای ذاتش هویدا می شود و آنچه بر زبان می آورد، سخنی است که با تمام جان آن را نیوشیده است.

منادی اخلاق

امام خمینی رحمه الله ، منادی اخلاقی بود که هم دنیا را گرامی می داشت و هم آخرت را. او مثل کج اندیشان، واقعیت های بشری را انکار نمی کرد و می دانست بشر پس از قرن ها تلاش، تمدنی را ساخته است تا دنیای بهتری را برای خود نوید دهد. بدون شک، این تمدن از آسیب هایی جدی رنج می برد، ولی به نظر امام خمینی رحمه الله نباید برای درمان این آسیب ها، تمدن جدید را نابود کرد یا نادیده گرفت. به همین دلیل، علم آموزی به شیوه جدید، تحصیل زنان در کنار مردان، ساختن تفریح گاه ها و پارک ها و سینما و فیلم که از مظاهر تمدن جدید است، امام خمینی رحمه الله را نمی ترساند. او مردمش را تشویق می کرد که صنعت و دانش جدید را بیاموزند. به نظر او این هواپیما و پارک و سینما نیست که مشکل زاست؛ غفلت از خالق هستی و حقایق ازلی، درد روزگار ماست.

مخالفت با مظاهر فساد برانگیز تمدن جدید

امام خمینی رحمه الله با نگاهی آینده نگر همواره بر استفاده از دستاوردهای مثبت تمدن جدید تأکید داشت، ولی پیوسته با ترویج فساد به نام تمدن و پیشرفت مخالفت می کرد. ایشان در این مورد تأکید داشت که نباید به جای استفاده از دستاوردهای مثبت فن آوریِ روز، به نمودهای ظاهری و پوچ تمدن غرب توسل جست. امام خمینی رحمه الله در جای دیگر تأکید می کند که باید از این ابزار به صورتی بهره برد که موجب پیشرفت فرهنگ و تعلیم و تربیت شود.

تربیت شاگردان و فعالیت فرهنگی

انقلاب اسلامی حرکتی بود که اهداف بلندش از سوی امام خمینی رحمه الله طراحی شد. عمل بر مبنای اسلام و با اراده همه مردم، گفتمان اصلی بود که امام خمینی رحمه الله تمام برنامه ها و لوازمش را طراحی کرد. سال ها مبارزه خستگی ناپذیر، محکی شد برای راسخ تر کردن ایمان در دل مبارزان و فرصتی شد برای پژوهش گروه های علمی و اندیشمندانی که بدنه انقلاب را هدایت می کردند.

بسیاری از شاگردان امام در صحنه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و جامعه شناختی، دیدگاه های کارآمدی ارائه کردند. بزرگانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید قدوسی، شهید باهنر، مقام معظم رهبری و صدها شاگرد و رهرو دیگر که در حوزه های متفاوتی از اقتصاد و سیاست تا تاریخ و فرهنگ و هنر از صاحبان اندیشه به شمار می آمدند، به بارور شدن اندیشه های آن بزرگ مرد در جامعه آن زمان یاری می رساندند.

و یک باره... انقلاب

امام خمینی رحمه الله با توکل بر خدا به قدرت های استعمارگر هشدار داد و دست آنها را برای همیشه از جامعه ایرانی کوتاه کرد تا ملت حیات جدیدی را تجربه کند. مناسبات اجتماعی ناگهان دگرگون شد. از خودگذشتگی، در روحیه همه طبقات نمود برجسته ای یافت. ملت به یک باره دست به انقلابی بزرگ زد. این انقلاب فقط سیاسی نبود، بلکه فرهنگ و اخلاق را نیز تغییر داد. ایثارگری، ساده زیستی، ایمان و تلاش برای پیشرفت، هدف اساسی هر ایرانی شد. امام خمینی رحمه الله ، آینه ملت ایران شده بود. ملت هرگاه می خواست اراده قوی خود را در صحنه اجتماع، خانواده و سیاست می بیند، می دید چگونه این اراده در کلام، نگاه و عمل امام خمینی رحمه الله بازتاب یافته است. بدین سان، اتحاد رهبر و ملت اتفاق افتاد.

اندیشه اجتماعی امام

پایه اندیشه اجتماعی امام خمینی رحمه الله ، عدالت است. خداوند، عادل است و انسان چون نماینده خداوند است و باید اخلاق الهی را مبنای زندگی قرار دهد، لزوما باید عدالت پیشه و عدالت خواه باشد. این نظام فکری از سوی امام خمینی رحمه الله در صحنه سیاست، کاربردی و عملیاتی شد.

اینکه امام خمینی رحمه الله مبارزه خود را با تغییر حکومت آغاز می کند، به این مفهوم است که سیاست های رژیم پهلوی، عدالت محور نیست؛ زیرا عدالت، در برابری، تأمین حقوق و ارائه خدمات پدیدار می شود و امام با انقلاب خود، به دنبال جامعه ای عدالت محور بود.

دیوان اشعار حضرت امام

شعرهای امام خمینی رحمه الله که در دیوان اشعار ایشان به چاپ رسیده است، شامل 149 غزل، 117 رباعی، سه قصیده، دو مسمط، یک ترجیع بند و 31 قطعه و شعر پراکنده است.

این شعرها، همه شعرهای سروده شده امام خمینی رحمه الله نیست و بسیاری از اشعار امام در رویدادهای زندگی ایشان، به ویژه حادثه حمله ساواک به خانه ایشان در قم، از بین رفته است. بسیاری از اشعار موجود در دیوان ایشان نیز به وسیله دوستان آن حضرت گردآوری شده است.

پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی رحمه الله

در این پایگاه، زندگی نامه، خاطرات، مقالات، امام از نگاه جهان، دیدگاه ها، امام به روایت تصویر، وصیت نامه امام، آثار و اشعار، دیوان امام، توضیح المسائل و صدای یار به این نشانی عرضه شده است:

http://www.imam-khomeini.com

معرفی کتاب

چلچراغ خاطره، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران

در این کتاب، چهل خاطره از امام خمینی رحمه الله درباره نظم در همه جنبه ها، دعوت از کمونیست ها، رؤیای صادقانه، پابرجا و تغییرناپذیر بودن، سازش نکردن و موضوع های دیگر جمع آوری شده است.

خاطراتی از گنجینه دل، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله ، تهران

در این کتاب، پرسش هایی درباره ویژگی های عبادی، عرفانی، سیاسی، اخلاقی، علمی و هنری حضرت امام چاپ شده است. در پاسخ این پرسش ها، یاران امام خاطرات خود را از معمار انقلاب بازگو می کنند.

سوگنامه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله ، 1372

در این کتاب، 112 شعر برگزیده از اشعار شاعران معاصر در سوگ جان گداز رهبر کبیر انقلاب گردآوری شده است.

امام خمینی رحمه الله در آیینه خاطره ها، علی دوانی، تهران، نشر مطهر

این کتاب شرح حال و زندگی نامه امام خمینی رحمه الله است که یکی از شاگردان ایشان تنظیم کرده است. در این کتاب، شخصیت والای امام از جوانی تا زمان قیام پانزده خرداد، تبعید ایشان به نجف، تدریس در حوزه نجف و... مورد بحث قرار گرفته است.

پابه پای آفتاب (گفته و ناگفته ها از زندگی امام خمینی)، امیر رضا ستوده، تهران، پنجره

در این کتاب، مصاحبه ها و خاطره های افراد مختلفی گردآوری شده که درباره حضرت امام با مجلات و روزنامه های کشور گفت وگو کرده اند.

عصر امام خمینی رحمه الله ، میر احمد رضا حاجتی، بوستان کتاب، 1381.

کتاب عصر امام خمینی رحمه الله که چندین بار تجدید چاپ شده، در چهار بخش تدوین گردیده است. برخی از عنوان های بخش های این کتاب چنین است: شخصیت و عصر امام خمینی رحمه الله ، شخصیت امام خمینی رحمه الله از نگاه یاران و بیگانگان، عصر امام خمینی رحمه الله از نگاه صاحب نظران، عصر امام خمینی رحمه الله و رویکرد دینی ـ معنوی انسان معاصر، عصر امام خمینی رحمه الله و توجه فزاینده به کارکردهای مثبت دین.

حرف آخر

با حماسه ای که آفرید، با انقلابی که به ساحل سامان رساند و با اندیشه های ماندگاری که خلق کرد هیچ گاه از صحنه تاریخ فراموش نخواهد شد. او در عین تنهایی قیام کرد و در عین قدرت از میان ملت رفت. رفتن او یک تغییر ظاهری بود. آنچه حقیقی است، همیشه ماندگار است. شخصیت، اندیشه، سیره و اخلاق امام وقتی نخواهد بود که تاریخی وجود نداشته باشد. فراموش کردن خمینی رحمه الله ، مثل فراموش کردن خورشیدی است که همواره پرتو جهان گسترش، رخ بر منکران ظاهر می سازد.

انتهای جاده

امشب خبر کنید تمام قبیله را بر شانه می برند امام قبیله را
ای کاش می گرفت به جای تو، دست مرگ جان تمام قوم، تمام قبیله را
برگرد ای بهار شکفتن! که عمرهاست سنجیده ایم با تو مقام قبیله را
بعد از تو، رفتن تو، گر چه نابجاست باور نمی کنیم دوام قبیله را
تا انتهای جاده نماندی که بسپری فردا به دست دوست، زمام قبیله را



:: بازدید از این مطلب : 174
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

 

بخونید...

 

یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.
اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم.
زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست .
وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: "من چقدر باید بپردازم؟"
و او به زن چنین گفت: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد. همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.

نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!"

 

***

 

چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.

او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.

وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود. در یادداشت چنین نوشته بود: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یکنفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.

 

نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!".

   

***

 
همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت:

"دوستت دارم اسمیت همه چیز داره درست میشه..."

 

 

به ديگران کمک کنيم بلاخره يک جا يکی به ما کمک ميکنه و قول بديم كه نگذاريم هيچ وقت زنجير عشق به ما ختم بشه و این داستان رو برای هر کس که دوست دارید بفرستید و نگذارید زنجیر عشق به شما ختم بشه.



:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

متن هاي عاشقانه براي روز مادر


http://www.mihandownload.com/download/sms-rooz-madar.jpg
 

به مناسبت نزديك شدن به روز مادر در سايت ميهن دانلود مجموعه‌ای بسیار زیبا و بی‌نظیر از متن‌های عاشقانه کوتاه که می‌تواند در کنار هدیه روز مادر قرار بگیرد براي شما دوستان هميشگي سايت آماده كرده ايم.

 
 

حکایت سپیده
مادر، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی. تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی. مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت. قلم از نگارش شُکوه تو ناتوان است و هزاران شعر در ستایش مدح تو اندک. مادر، اگر نمی توانم کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت را سپاس گزارم، پوزش بی کرانم را همراه با دسته گلی از هزاران تبریک، بپذیر. فروغ تو تا انتهای زمان جاوید و روزت تا پایان روزگار، مبارک باد.

 

بهار زندگی
مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی، اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی. در «تابستان»های سختی با خنکای عشق و وفای خویش، مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو، من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم. با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی، چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند. مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما، همراه با بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.

احسان به پدر و مادر
یکی از وظایف مهم دینی و اخلاقی ما، احسان به پدر و مادر است. در قرآن کریم، چندین بار احسان به آنان، توصیه شده است. علامه طباطبایی رحمه الله در این باره نگاشته اند: «انیکی به پدر ومادر، پس از یکتاپرستی از واجب ترین واجبات است؛ همان گونه که آزردن پدر و مادر پس از شرک، از بزرگ ترین گناهان است». و در جای دیگری آورده اند: «در چند جای قرآن کریم، خداوند متعال، احسان به والدین را در کنار توحید و نفی شرک آورده است و پس از فرمان به توحید یا نهی از شرک، به احسان نسبت به پدر و مادر فرمان داده است». تأکید قرآن کریم بر احسان به پدر و مادر نشان از عظمت والای مقام آنان، در فرهنگ اسلامی دارد.

بزرگ ترین واجب
در قران کریم و روایات اسلامی، درباره نیکی کردن به پدر و مادر سفارش بسیار شده است. قرآن در وصف حضرت یحیی علیه السلام می فرماید: «اونسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود، و متکبر و عصیان گر نبود». و از زبان حضرت عیسی علیه السلام حکایت می کند: «مرا نسبت به مادرم نیکوکار گردانید و جبار و شقی قرار نداد». از این دو آیه برمی آید که هرکس به پدر و مادرش نیکی نکند، سرکش و بدبخت است. امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز می فرمایند: «نیکی کردن به پدر و مادر، بزرگ ترین واجب است».

زیباترین ستاره سپاس
مادر! تو جانانه جام بلای ما را نوشیدی و لباس رنج و محنت ما را پوشیدی، اینک، حریر محبت فرزندانت را بپوش و شربت شهد عشق آنان را بنوش. مادرم، در گرامی داشت روزت زیباترین ستاره سپاس را به پاس پاسداری بی کرانت از ما، بر آسمان پرمهرت می آویزیم. روزت مبارک باد.

بوسیدن پدر و مادر
بوسه، پیام محبت است؛ شعر ناسروده عشق است؛ تبلور بالاترین تکریم است؛ جلوه عملی عاطفه هاست. پدر و مادر بی شمارترین بوسه های محبت آمیز را از کودکی نثارمان کردند. اکنون که نهال وجود ما از آن محبت ها به پا ایستاده است و درخت زندگی آنان رو به فرسودگی نهاده، باید بهترین محبت ها و بی شائبه ترین عواطف را نثارشان کنیم. بوسیدن ابزار این مهر ورزیدن است. امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: بوسیدن پدر و مادر عبادت است.

نگاه محبت آمیز
«نگاه» مقوله شگفتی است. هر نگاه پیامی دارد از این رو در فرهنگ اسلامی برخی از نگاه ها معصیت است و برخی عبادت. در روایت آمده است: «نگاه مهرآمیز فرزند به پدر و مادر، عبادت است». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز فرمودند: «درهای آسمان در چهار هنگام به رحمت گشوده می شود: هنگامی که باران می بارد، آن گاه که فرزند به چهره مادر و پدر می نگرد، وقتی که در کعبه باز می شود و آن زمان که ازدواجی شکل می گیرد».

چلچراغ محبت
مادر، صفا و صمیمیت و صداقت، گلابِ گلبرگ های وجود توست. عشق و ایمان در پیشانی بلند تو، موج می زند. چشمانت چلچراغ محبت است. چشمه های مهربانی از چشم های تو سرچشمه گرفته است. لب هایت پیام آور شادترین، لبخندها و نگاه مهر آشنایت، زلالِ دل نوازترین عاطفه هاست. قلب تو، رود همیشه جاری عشق است. از سایه مهربان دست هایت گل مهر می روید. نسیم، چهره بر گام های تو می ساید. مادر، روزت مبارک باد.

مادر، کانون عشق
مادر، کانون عاطفه و مهر است و ظرفیت و شکیب کمتری برای تحمل ناگواری ها دارد، لطافت طبعش و ضعف طبیعی او از یک سو، و ناتوانی های فرساینده ای که از به دنیا آوردن فرزند و دیگر رنج ها در او پدید آمده است از سوی دیگر، او را به شدت ناتوان می کند. بی شک او شایسته تکریم، نوازش، عطوفت و خدمت است.

غزل لطیف روزگار
ای مادر عزیز، تو بهترین گل واژه هستی، هستی؛ تو غزل لطیف روزگاری؛ تو دیوان محبت هایی؛ تو سرود جویباری؛ تو اقیانوس عشقی؛ تو دفتر رنج های نامکتوبی. اکنون که من از تو هستی یافته ام جانم فدایت باد!

خدمات جبران ناپذیر مادر
مردی به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم گفت: «مادرم، سخت پیر شده است و اکنون نزد من زندگی می کند. او را بر دوش می گیرم و جابه جا می کنم. خود به او غذا می خورانم و شست و شویش می دهم. با این حال، از روی شرم، چهره ام را از او برمی گردانم تا بدین گونه او را تعظیم کرده باشم. آیا تلافی خدمات او را کرده ام؟» فرمودند: «نه». در ادامه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با برشمردن مشکلات و رنج های که مادر در دوران بارداری و طفولیّت فرزند خود تحمل می کند علّت این حکم را مورد اشاره قرار می دهند.

عطر همه گل ه
یاس ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می گیرند. شبنم، گل واژه اشک های توست ای شقایق دشتستان صبوری؛ ای هم آغوش پروانه ها؛ ای صفای گل سرخ؛ ای نرگس عشق؛ ای اقاقیای محبت؛ تو شمیم گل محمدی و رایحه گل نسترنی. مادر، تو از همه گل ها زیباتر و از همه آنها خوش بوتری، در سالروز یاد تو، عطر همه گل های شکفته را نثار وجودت می کنم.

سرو سایه گستر زندگی
مادر، تو کتاب همیشه گشوده ایثاری. تو در مزرعه زندگی مان بذر سپیده و مهر می کاری. تو چون آسمان زلالی و چون باران بخشنده. مادر قامت تو قیامت عشق است. ای سرافرازترین سر و سایه گستر زندگی ام. در وصف تو، کلمات عقیمند و واژگان محدود. ای خوب ترین، ای رئوف ترین سرچشمه مهربانی ها، ای ساکن کوی مهتاب، ای آب و آیینه و آفتاب، نام بلندت جاودان و کتاب وجودت به شیرازه امن و امان خداوندی استوار و تلاش بی شائبه ات در بارگاه الهی پذیرفته باد.

شگرفی عشق
همه می شناسیمش؛ همو که با شکوه مهرش عشق را معنایی دیگر می بخشد و قلبش وسعت بی انتهای صبر و مهربانی است و شانه های پرصلابتش مأمن مهر و صفا، و چشم های پرفروغش سرچشمه احساس و گذشت است. مادر، مهر کیشی است که با شمع وجودش به محفلمان روشنی می بخشد و با گلخند محبت اش رنگ غم را از چهره مان می زداید و تبسمی از شادمانی بر دل هایمان می نشاند و با دستان پر سخاوتش، چتری سایه گستر ساخته است تا هیچ سختی را حس نکنیم. او به را ستی تندیس همه خوبی هاست.

نیکی به پدر و مادر پس از مرگ
پدر و مادر ما، پس از مرگ، بی نواتر و نیازمندتر از همیشه اند. دستشان کوتاه گشته و فرصت عمل برای آنان تمام شده است و چشم به راه احسان ما هستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «سرور نیکوکاران، در روز قیامت، مردی است که پس از مرگِ پدر و مادرش به آنان، نیکی کرده باشد».
مردی درباره نیکی کردن به پدر و مادر، پس از مرگ، از حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم سؤال کرد. حضرت این وظایف را معین کردند: ۱٫ نماز خواندن برای آنان؛ ۲٫ آمرزش خواستن برای آنان؛ ۳٫ وفا کردن به پیمان هایشان؛ ۴٫ بزرگداشت دوستان آنان.

بر مزار تو
مادر، می خواهم با اشک هایم، گلی بپرورم به رنگ خون دل و به قامت هزاران دریغ و آه، و روز مادر، بر مزارت گذارم. مادر، در این روز، آهم را بنگر و دریغم را شاهد باش. هنوز باور ندارم که تو رفته ای. هنوز دست احساس تو را حس می کنم. تو زنده ای!

زیارت قبور پدر و مادر
یکی از سنت های اسلامی، زیارت قبر پدر و مادر است. عمل به این سنت، هم پیوند با پدر و مادر را پس از مرگ نگاه می دارد و هم یکی از شیوه های احسان و نیکی کردن به پدر و مادر است؛ به ویژه اگر زائر قبور، برای آنان از خداوند، درخواست آمرزش کند و به قرائت قرآن پردازد.

عاشقانه ترین غزل
مادر، تو کتاب نامکتوب مرارت هایی، تو دیوان محبت هایی، تو ناب ترین واژه شعر خلوصی؛ تو بلندترین داستانِ حماسیِ ایثاری. ای قصیده بلند عشق؛ ای عاشقانه ترین غزل؛ ای مثنوی رنج ها؛ تو بیت الغزل از خودگذشتگی هستی؛ تو قافیه احساس قلب منی؛ تو منظومه بلند فضیلت هایی تو بهترین بیت رباعی محبتی.
مادر، شعر وجود تو را، واژه واژه می نوشم و رعناترین غزال غزل هایم را به سویت روانه می کنم. دو بیتی های احساسم را همراه با شادمانه ترین ترانه فصل های زندگی ام، نثار دل بهاری ات می کنم. ای بهترین شعر زندگی، روزت مبارک باد.

حکایت
وقتی به جهل جوانی بانک بر مادر زدم، دل آزرده به کنجی نشست و گریان همی گفت: مگر خُردی فراموش کردی که دُرْشتی می کنی؟
چه خوش گفت زالی به فرزند خویش     چو دیدش پلنگ افکن و پیل تن
گر از عهد خُردیت یاد آمدی که بیچاره بودی در آغوش من
نکردی درین روز بر من جفا     که تو شیر مردی و من پیر زن
 
زلال هرچه عشق
مادر! تو پروانه دشت ایثاری؛ شمع فروزان محفل مایی؛ تو عطر خوش بوی همه گل هایی. در ژرفای دیدگانت، رودی از محبت موج می زند و دستان مهربانت سهمی از سخاوت آفتاب دارد. تو چون دریا بی دریغ، پایان نداری. تو زمزمه هرچه محبتی؛ عطر هرچه رازی؛ زلال هر چه عشقی؛ تو بلور شفاف خلوصی؛ وسعت بی کران مهربانی و صبری.
من لطافت نسیم، سیپدی سپیده، نستوهی کوه و صداقت آیینه را در تو می نگرم. مادر، گلبرگ ها بر دستانت بوسه می زنند؛ دریاها به تو غبطه می خورند؛ بادها نام تو را تا عرش خدا می برند؛ و ملکوتیان بر تو درود می فرستند. خدا بهشتش را به زیر پای تو می بخشد. تو به راستی شکوه مندترین واژه شگرف آفرینشی.



:: بازدید از این مطلب : 150
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 خرداد 1390 | نظرات ()