نوشته شده توسط : امیر حسین
ولادت امام زین العابدین علیه السلام

 

 

عطر ولادت

امام زین العابدین علیه السلام در تاریخ پنجم شعبان سال 38 هجری قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشود.

پدر بزرگوار امام زین العابدین، حضرت امام حسین علیه السلام امام سوم شیعیان جهان و مادر گرامی آن حضرت ـ چنان که مشهور است ـ شهربانو دختر یزدگرد آخرین پادشاه سلسله ساسانیان و از نوادگان انوشیروان است. او از بهترین زنان عصر خویش محسوب می شده است.

ماجرای ازدواج مادر امام زین العابدین علیه السلام

پس از شکست یزدگرد سوم و فتح ایران، شهربانو به مدینه آورده شد. چون خواستند وی را بفروشند. امیرمؤمنان علیه السلام آنها را از این عمل بازداشت و پیشنهاد فرمود که شهربانو به اختیار خود، شخصی را به همسری خویش انتخاب کند و مهریه او نیز از بیت المال پرداخته شود. شهربانو امام حسین علیه السلام را برگزید. امیرمؤمنان علیه السلام از این انتخاب بسیار خوشحال شد و فرزند خود امام حسین علیه السلام را به نکوداشت و احسان در حق وی بسیار توصیه کرد. ثمره این ازدواج، امام زین العابدین علیه السلام است.

ازدواج امام زین العابدین علیه السلام

امام زین العابدین علیه السلام با بانوی محترمی که کنیز بود، ازدواج کرد. این عمل ایشان به دنبال ازدواج پدرگرامیش امام حسین علیه السلام به منظور مبارزه با سنت غلطِ ازدواج نکردن با اسیران صورت گرفت، چون در آن زمان اهالی مدینه برای خود عار می دانستند که با کنیز ازدواج کنند و صاحب فرزند شوند. امام زین العابدین علیه السلام با این عمل خداپسندانه ـ که موجب حرمت و آزادی کنیزان می شد ـ موجب رواج این روش پسندیده در جامعه آن روز گردید.

القاب امام زین العابدین علیه السلام

امام علی بن الحسین علیه السلام دارای القاب بسیاری هستند که معروفترین آنها سجاد و زین العابدین است. مردم گوهرشناس و عارفان حق جو ـ آن هم نه تنها شیعیان بلکه همه کسانی که در دوران سیاه و خفقان آمیز آن زمان، در پی گوهری شب افروز بودند ـ ایشان را با القابی چون سید عابدان، پیشوای زاهدان، مهتر پرهیزگاران، امام مؤمنان، زیور صالحان و چراغ شب زنده داران می خواندند و این همه، نه از سر تملق طمع و غلو، بلکه از سر صدق بود. در واقع هر یک از القاب حضرت علیه السلام نشان دهنده کمال نفس، ایمان، تقوی و اخلاص ایشان و بیان کننده اعتقاد و اعتماد مردم به آن امام همام است.

ویژگی های امام زین العابدین علیه السلام

علی بن الحسین علیه السلام در کلیه صفات بارز انسانی و اخلاق و فضیلت در حد کمال بوده است. آن حضرت در زمان خویش عالی ترین، پارساترین، بردبارترین و محترم ترین افراد به شمار می رفته و دارای زبانی گویا و فصیح و برخوردار از اخلاق کریمه بوده اند. ایشان با مردم بسیار مهربان و نسبت به فقرا و نیازمندان بسیار بخشنده بودند. شخصیت آن حضرت چنان بود که دوست و دشمن را تحت تأثیر قرار می داد تا آنجا که یزید بن معاویه پس از «واقعه حرِّه» که دستور داد کلیه اهالی مدینه با وی بیعت کنند تنها امام زین العابدین علیه السلام را از این فرمان استثنا کرد.

نیکی و کمک پنهانی

امام زین العابدین علیه السلام پسرعمویی داشتند که گاه به آزار و اذیت امام می پرداخت. با وجود این، امام زین العابدین که از وضعیت علیه السلام مالی وی مطلع بود برای حفظ آبرو و حیثیت اجتماعی او، شبانه به صورت ناشناس به وی کمک مالی می کرد و مبالغی را در اختیار او می گذاشت. او که از این امر خبر نداشت از امام زین العابدین شکوه می کرد و به بدگویی آن حضرت می پرداخت که امام به او کمک نمی کند و به یاد او نمی باشد.

پناهگاه درماندگان و مأمن پناهجویان

در حمله وحشیانه سپاهیان بنی امیه به سرکردگی «شرف بن عقبه» به مدینه و قتل عام آن شهر، زنان و کودکانی که فرصت فرار نیافته بودند پناهگاه و مأمنی مطمئن تر از خانه امام زین العابدین علیه السلام نیافتند. از این رو تا پایان جنگ و عقب نشینی سپاه شرف بن عقبه در خانه آن حضرت ماندند. امام علیه السلام نیز از آنها پذیرایی کردند و حتی لباس مورد نیاز پناه آورندگان را در اختیار آنان قرار دادند.

تهجد و نماز شب حضرت

امام زین العابدین علیه السلام به عبادت، تهجد و نماز شب بسیار اهمیت می داد، به نحوی که در هیچ شرایطی، خواه مسافرت و غیر مسافرت آن را ترک نمی کرد. همین که پاسی از شب می گذشت از خواب بر می خاست، مسواک می زد، وضو می گرفت و به نماز می ایستاد، اگر در مسافرت نمازهای مستحبی روز را نتوانسته بود به جا آورد، آنها را در شب به جا می آورد. یکی از بستگان ایشان می گوید: هیچ گاه در شب برای او رختخوابی پهن نکردم. آن حضرت خواندن نماز شب را به سبب فضیلت بسیارش، همواره به اطرافیان سفارش می فرمود.

راه رفتن

امام زین العابدین علیه السلام هنگام راه رفتن با متانت، وقار و آرامش خاصی راه می رفت و بی آنکه کبر و غروری از خود نشان دهد چنان مستقیم القامه و بدون توجه به چپ و راست راه می پیمود که گویی بر فراز سرش مرغی نشسته است. دستهای خود را به جلو و عقب حرکت نمی داد و با سکون و آرامی به راه خود ادامه می داد.

عبادت و معرفت الهی

امام زین العابدین علیه السلام در معرفت و زهد و عبادت جای پدر بزرگوارش حضرت امام حسین علیه السلام را گرفته بود و ویژگی های آن حضرت از افکار، احساس، رفتار امام زین العابدین هویدا بود. در معرفت الهی چنان بود که هنگام وضو چهره اش تغییر می یافت و به زردی می گرایید، وقتی از آن حضرت، علت این تغییر را می پرسیدند می فرمود: می دانید پس از گرفتن وضو در محضر چه شخص با عظمتی حاضر می شوم!

نیکی پنهان

پاسخگویی به نیازهای ضروری افراد امری پسندیده و مورد تأکید اسلام است. امّا کمک به دیگران و رفع نیازهای مادی آنان نباید موجب لطمه به شخصیت و آبروی آن ها گردد. چنانکه رعایت این مهم را امام زین العـابدین بـه خوبی مدنظر داشتند آن حضرت در شبهـای تـاریک جهت یاری فقرا به راه می افتـاد و بـا انبانی بر پشت به در خانه های مستمندان می رفت و با صورت پوشیده به آنان نان و غذا و پول مرحمت می فرمود و ناشناس به خانه باز می گشت. این امر تا زمان رحلت حضرت ادامه داشت و با چشم از جهان فروبستن آن حضرت مردم دریافتند که کمک های شبانه از سوی آن حضرت بوده که در اختیار نیازمندان قرار می گرفته است.

رعایت مادر

با آن که امام زین العابدین علیه السلام از هر کس نسبت به مادر خود بیشتر احسان می نمود به نیکی رفتار می کرد، ولی اغلب از خوردن غذا با وی امتناع می کرد وقتی علت را جویا شدند و به وی گفتند شما که از هر کس بیشتر به مادر خود عشق می ورزید و به وی نیکی می کنید چرا از غذا خوردن با او خودداری می کنید. حضرت در پاسخ فرمود: من به خاطر ادب و احترام مادرم با آن بزرگوار غذا نمی خورم زیرا بیم آن دارم که لقمه ای دست برم که مادرم زودتر متوجه او شده و قصد خوردن آن را داشته باشد.

گرامی داشت دانش پژوه

امام زین العابدین علیه السلام برای علم و طالبان آن اهمیت خاصی قائل بود و در تجلیل آنها آمده، چون دانشوری بر وی وارد می شد می فرمود: آفرین بر کسی که به سفارش رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کرده است. آن گاه می افزود طلب کننده و جویای علم و دانش از زمانی که از خانه خارج می شود به هیچ تر و خشکی قدم نمی گذارد مگر آن که همه آنها او را مورد تسبیح و ستایش قرار می دهند.

کمک پنهان به نیازمندان

امام زین العابدین علیه السلام هرشب به یکصد خانه سر می زد و به دست مبارک خود به درماندگان و مستمندانی که بخاطر آبرو و نجابت اظهار فقر نمی کردند، انفاق می کرد. ایشان خود به تنهایی و بدون کمک هیچ کس دیگر انبان غذا را بر پشت مبارک حمل می کرد و بین نیازمندان تقسیم می کرد تا مبادا کسی بجز خود وی از راز مردم محتاج و نیازمند با خبر شود و آبروی آنها به خطر افتد.

ذلت ناپذیری

در نزد انسان های بزرگ منش دستیابی به رفاه، اگر بر بهای ذلت پذیری و خوار شمردن باشد، هرگز روا و پذیرفته نیست. چنانکه امام زین العابدین علیه السلام می فرمایند: من دوست ندارم نعمت های بزرگ را به چنگ بیاورم در حالی که اندک ذلتی را در راه آن بر خویشتن هموار سازم.

ارزش کمک به نیازمندان

در اسلام کمک به نیازمندان و دستگیری از آنان، بسیار با اهمیت و ارزشمند شمرده شده است. در اهمیت کمک به همنوع و برطرف ساختن نیاز مردم، همین بس که امام زین العابدین علیه السلام قبل از آنکه به نیازمندی کمک نماید، نخست دست او را می بوسید. وقتی دلیل آن را می پرسیدند، می فرمود: این دست شخص نیازمند نیست که من می بوسم، بلکه در حقیقت دست خداست که بر آن بوسه می زنم. زیرا ارزش کمک به نیازمند چنان است که کمک قبل از آنکه به دست وی برسد، به دست خدا رسیده است.

جذبه امام زین العابدین علیه السلام

در منابع اسلامی آمده است کسی که از خدا بترسد و مرتکب معصیت او نگردد، خداوند خشیت و جذبه ای از وی در دل مردمان می اندازد که همواره تحت تأثیر آن قرار داشته باشند. در تاریخ آمده است که از زهری پرسیدند آیا تاکنون علی بن الحسین را ملاقات کرده ای؟ گفت: بله، او را دیده ام. آن گاه افزود، باید بگویم که به راستی کسی را با فضیلت تر از او ندیدم. به خدا سوگند کمتر کسی را می شناسم که بتواند محبت او را مخفی نگه دارد و یا اگر از دشمنان او باشد، قادر باشد دشمنی خود را نزد او آشکار سازد. شخصیت معنوی، عظمت روحانی و جذبه آن حضرت چنان بود که عبدالملک بن مروان قسم می خورد زمانی که علی بن الحسین بر من وارد شد، ترس و وحشت بدنم را به لرزه انداخت.

علم امام زین العابدین علیه السلام

امام زین العابدین علیه السلام در زمان خود، در دانش های مختلف سرآمد بود، به طوری که در تاریخ آمده است آنچه فقها و دانشمندان از علوم گوناگون از آن حضرت علیه السلام نقل کرده اند خارج از شمار است. ادعیه، مواعظ، احکام شرعی، تحلیل حوادث و وقایع و دیگر علوم، از جمله دانش هایی که حضرتش به جویندگان آنها، آموزش و انتقال دادند. گستره این علوم به قدری است که گفته شده اگر بخواهیم به شرح آنها بپردازیم دامنه وسیعی از مسائل دینی و علمی را در بر می گیرد.

شجاعت امام زین العابدین علیه السلام

امام زین العابدین علیه السلام در کلیه صفات و ویژگی های مثبت شخصیتی زبانزد عام و خاص بود. در این میان شجاعت و صلابت روحی، قوت قلب، جرأت و شهامت، از کمالات بارز ایشان به شمار می آید. به طوری که سخنان آن بزرگوار در پاسخ به گفته های عبیدالله سفّاک و خون ریز که حضرت را به مرگ تهدید می کند، دلیل روشنی بر شهامت و شجاعت و کرامت نفس آن امام همام علیه السلام به شمار می آید. امام علیه السلام قاطعانه خطاب به وی می فرماید: مرا تهدید به مرگ می کنی در حالی که نمی دانی شهادت برای ما، عادی، افتخارآمیز و مایه کرامت است نه موجب خفّت و ترس. هم چنین سخنرانی دلیرانه آن حضرت علیه السلام در برابر یزید و یادآوری سرانجام همراه با ذلت و خواری برای او، شاهد دیگری بر شجاعت و عزت نفس آن امام عظیم الشأن است.

شیوایی سخنان امام زین العابدین علیه السلام

سخنان امام سجاد در طول زندگی، به ویژه سخنرانیهای ایشان در راه کوفه، شام و مدینه، دلیل روشنی بر شیوایی گفتار آن حضرت است. نگاهی به صحیفه سجادیه و توجه به سخنان آهنگین و زیبا و ادبیات دل انگیز همراه با محتوای عمیق آن که حاوی لطایف و حقایق الهی و زندگی ساز است، همه بیانگر شکوه و عظمت روح آن بزرگوار و اندیشه برتر و نفس سلیم آن امام علیه السلام می باشد؛ به گونه ای که فصاحت کلام و بلاغت بیانات آن حضرت، در طول تاریخ، ادبای عرب را به شگفتی انداخته و محتوای آنها، اندیشمندان و خردورزان را به تأمل و تفکر واداشته است.

رفتار با حیوانات

امام زین العابدین علیه السلام نه تنها به انسان ها عشق می ورزید و همواره با آنان به نیکی و احسان رفتار می کرد که حیوانات نیز از رفتار انسانی و الهی آن حضرت بهره مند بودند. به طوری که ایشان با وجود سفرهای متعدد از مدینه به مکه، در هیچ یک از آنها حیوان بارکش خود را مورد صدمه قرار نداد و آن را مضروب نساخت و اگر حیوان به کندی حرکت می کرد، با اشاره به تازیانه ای که در دست داشت آن را وادار به راه رفتن می کرد؛ به نحوی که در طول بیست مرتبه سفر به حج حتی یکبار تازیانه ای بر بدن مرکب خود وارد نساخت.

روحانیت و جذبه امام زین العابدین علیه السلام

در تاریخ آمده است در مراسم حج هشام بن عبدالملک از فرط ازدحام جمعیت هرچه تلاش کرد تا خود را به حجرالاسود برساند و آن را زیارت نماید نتوانست. به ناچار به گوشه ای رفت و منتظر ماند تا جمعیت کمتر شود. در همین هنگام، ناگهان وی و اطرافیانش مشاهده کردند امام زین العابدین علیه السلام به قصد زیارت حجرالاسود پیش می آید و مردم برای آن حضرت راه می گشایند و او را به نشانه تجلیل به یکدیگر نشان می دهند و چشم ها به قصد نگاهی به آن چهره ملکوتی و روحانی، به سوی ایشان دوخته می شود. در این میان، شخصی از هشام پرسید: او کیست که این گونه مورد تکریم مردم و توجه آنان است. هشام که نمی خواست حقارت راه نیافتن به حجرالاسود را تحمل کند خود را به تجاهل زد و گفت: او را نمی شناسم، ناگهان «فرزدق» از میان جمعیت جلو آمد و با صدای رسا، اشعار معروف خود را در معرفی و تجلیل آن حضرت افشا کرد و عظمت شخصیت آن بزرگوار را بیش از پیش بر همگان نمایان ساخت.

تواضع و فروتنی امام زین العابدین علیه السلام

امام زین العابدین می کوشید با کسانی مسافرت کند که او را نشناسند تا مبادا کارهای آن حضرت را انجام دهند و اگر با آشنایان به مسافرت می رفت، شرط می فرمود که او نیز باید در کارها با آنها یاری رساند. روزی حضرت با عده ای ناشناس به مسافرت می رفتند. مسافران، در بین راه با شناختن حضرت، ایشان را در آغوش گرفتند و به تجلیل وی پرداختند و گفتند: ای پسر رسول خدا! شما قصد داشتید با ناشناس ماندن و جسارت احتمالی ما به شما، ما را دوزخی فرمایید؟! امام فرمودند: یک بار من با گروهی آشنا سفر می کردم، آنان برای خشنودی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بیش از استحقاق من، با من به عطوفت و مهربانی رفتار کردند. از این رو برای جلوگیری از این گونه برخوردها سعی کردم نزد شما ناشناس بمانم.

راه های عبادت و پرستش خداوند

امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: مردم به طرق مختلف خدا را پرستش می کنند. عده ای از روی بیم. این عبادت مخصوص بندگان و غلامان است و ناشی از ترس آن ها از مولای خود. گروهی از سر حرص و طمع خدا را پرستش می کنند و این، عبادت بازرگانان است. بالاخره دسته ای خدا را از روی اخلاص می پرستند و این عبادت، مخصوص بزرگ مردان و بزرگ زنان و آزادگان است.

ادب و متانت

حفظ ادب و متانت موجب فزونی حرمت اشخاص و بزرگداشت آنان می گردد. کسانی که ادب و وقار خود را حفظ نمی کنند، نگاه های تحقیرآمیز را به سوی خود جلب می کنند و خود را در نظر دیگران کوچک و حقیر جلوه می دهند. خنده بیجا یکی از چیزهایی است که سبب حقارت افراد و کاهش احترام آنان می شود چنان که امام زین العابدین می فرماید: هرکس بی مورد بخندد از علم و وقار و ادب او کاسته می شود.

امر به معروف و نهی از منکر

یکی از عوامل مهم پیشگیری از وقوع جرایم، کجروی های اجتماعی و قانون شکنی در سطح جامعه، برقراری نظام نظارت و کنترل اجتماعی مؤثر است. با این کار آحاد جامعه به طور طبیعی تحت مراقبت یکدیگر قرار می گیرند و سازگاری اجتماعی به وجود می آید. این امر در اسلام تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر بیان شده است. در صورتی که مردم از این مسئولیت اجتماعی سرباز زنند هر جامعه دچار فساد و گرفتار ناامنی، تجاوز و ستم می شود. چنان که امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: کسی که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند مانند کسی است که قرآن را به کناری نهاده و به آن عمل نکند، این گروه به ترس، ستم، کینه توزی و سرکشی گرفتار می شوند.

اجر صابران

امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: در قیامت به صابران خطاب می شود که به سوی بهشت روید. گروهی از ملائکه علت بهشتی شدن آنها را می پرسند. آنان در پاسخ می گویند: ما در دنیا صبر پیشه کردیم. ملائکه می پرسند: صبر شما در چه حد بوده است؟ بهشتیان گویند: بر اطاعت خداوند جسور بودیم و از معصیت و گناه در برابر او دوری می جستیم. آن گاه به آنان می گویند: وارد بهشت شوید که بهشتِ نعیم جای نیکوکاران است.

کتب و آثار امام زین العابدین علیه السلام

از امام زین العابدین علیه السلام احادیث بسیاری در بیان احکام الهی و شیوه های زندگی به یادگار مانده است. ایشان دو اثر ارزنده نیز به نام های «صحیفه سجادیه» و «رساله حقوق» دارند که دریایی است از حقایق الهی، مکارم اخلاقی و معارف انسانی و عمدتا در قالب دعا بیان شده است. رساله حقوق مشتمل بر حقوق متقابل افراد با یکدیگر، و نیز حق خداوند بر آنان و حقوق اعضا مختلف بدن است.

حقوق متقابل خداوند و بندگانش

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق خداوند بر بندگانش می فرمایند: حق بزرگ خداوند بر تو این است که در برابر آفریدگار خود متواضع و فروتن باشی، و در برابر او سر پرستش فرود آوری، برای او شریکی قرار ندهی، و کارهایت را با خلوص نیّت انجام بدهی. حضرت علیه السلام در ادامه می فرمایند: متقابلاً تو نیز در دنیا و آخرت مستحق پاداشی و خداوند آنچه را دوست داشته باشی به تو خواهد بخشید.

حق زبان

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق زبان بر انسان می فرمایند: حق زبان این است که از بیان سخنان نسنجیده خودداری کنی و آنرا به نیکی عادت دهی و مؤدبانه با آن سخن گویی، به هنگام ضرورت و نیاز از آن بهره جویی، و از پرگویی و گفتار بیهوده و سخنان ناروا و خطرساز پرهیز نمایی. زبان هر شخص، گویای میزان عقل اوست. زیبایی معنوی و درونی افراد به عقل آنان است، هم چنان که جمال و زیبایی ظاهری اشخاص به زبان آنان است.

حق گوش

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق گوش بر انسان می فرمایند: حق گوش این است که با آن سخنانی را به قلب و درون خود راه دهی که آن را به خیر و نیکی وا دارد، و اخلاق و سجایای پاک را در او به وجود آورد، زیرا قلب و درون چون شهری است که مفاهیم و معانی برای انجام اعمال نیک و بد، از دروازه همان گوش، بدان راه می یابد.

حق چشم

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق چشم بر انسان می فرمایند: حق چشم این است که آن را از هرچه ناروا است بپوشانی. و از نگاه های بیهوده و مبتذل باز داری. آن را جز برای مواضعی که درس عبرت است یا بر علم و فضیلت انسان می افزاید به کار نگیری.

حق پا

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق پا بر انسان می فرمایند: حق پا این است که هرگز آن را در راه حرام ننهی و هرگام که به وسیله او بر می داری، مواظب باشی تو را به ذلّت و خواری نیفکند و به وادی نیستی و مرگ نکشاند، زیرا با پا است که می توانیم در راه خیر یا در طریق شرّ گام برداری.

حق دست

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق دست بر انسان می فرمایند: حق دست این است که در امور حلال گشاده دست باشی با آن واجبات الهی را به جای آوری آن گاه می فرمایند: اگر رضا و خشنودی خدا را در نظرگیری و فزونی مال را با عقل و فضیلت همراه سازی به پاداش نیک آخرت دست خواهی یافت.

حق شکم

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق شکم بر انسان می فرمایند: حق شکم بر تو این است که آن را ظرف حرام چه کم و چه زیاد قرار ندهی و از حلال نیز به اندازه اش پرکنی نه چندان کم خوری که موجب سستی و ضعف جسمانی و سبب کسالت تو گردد و نه چندان زیاد مصرف کنی که موجب تن پروری، جهل و سبب بازداشتن تو از کار و کوشش و کسب علم شود، زیرا پرخوری موجب سفاهت و نادانی می شود و تو را از انجام امور انسانی و کرامت نفس باز می دارد و انصاف و مردانگی را از تو دور می سازد.

حق نماز

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق نماز بر انسان می فرماید: حق نماز بر تو این است که بدانی نماز تو را به درگاه الهی رهنمون می سازد و به وسیله آن به خدا تقرب می جویی. بدان که به هنگام نماز در پیشگاه خداوند ایستاده ای. حضرت در ادامه می فرمایند: به هنگام نماز فروتن باش و خود را در حیطه خشیّت الهی بدان. در عین حال با امید به عفو و کرامت الهی، با خشوع و آرامش و وقار به راز و نیاز با خداوند متعال بپرداز و از او آمرزش بخواه.

حق معلم و استاد

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق معلم بر انسان می فرماید: حق معلم و استاد بر تو این است که در تعظیم و تکریم او بکوشی و محضر او را محترم بشماری و به سخنان او به نیکی گوش دهی و با گشاده رویی و آزاد منشی و در کمال ادب و احترام در درس و مجلس او وارد شوی و هرگز صدای خویش را در محضر او بلند نکنی. آنگاه می فرمایند: هیچ وقت در مجلس او با دیگران سخن نگو و خاطر او را از این رفتار نرنجان.

حق همسر

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق همسر می فرمایند: حق همسر بر تو این است که بدانی خدای متعال او را سبب آرامش و مصاحبت تو قرار داده و قدر این نعمت بزرگ الهی را که بر تو ارزانی داشته بدانی، او را گرامی بداری و با تکریم و نرمی و ملاطفت با وی رفتار کنی. حضرت در ادامه می فرمایند: هرچند تو نیز نسبت به او دارای حقوقی هستی ولی بر تو لازم است که با رأفت و مهربانی با او رفتار کنی و در تهیه خوراک و پوشاک او به نیکی اقدام نمایی.

حق نیکوکار

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق کسی که به فردی نیکی و احسان کرده است می فرمایند: حق کسی که به تو احسان و نیکی کرده این است که او را سپاس گویی و احسانش را از یاد نبری و همواره از او به نیکی یاد کنی و به درگاه خدا خالصانه برایش دعا نمایی. و بدین وسیله از او در نهان و آشکار قدرشناسی کنی و حتی الامکان در جبران احسان و نیکی وی بکوشی.

حق همسایه

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق همسایه می فرمایند: حق همسایه بر تو این است: زمانی که در خانه نیست از خانه او محافظت نمایی و زمانی که حضور دارد با اکرام و احترام با وی رفتار کنی و در همه حال به کمک و یاری او بپردازی. از عیب جویی و کاوش برای پی بردن به اعمال وی خودداری کن و اگر رفتار سویی از وی مشاهده کردی آن را پوشیده دار و هرگز نگاه ناروا به خانواده او نیانداز.

پرهیز از دروغ گفتن

دروغ گفتن موجب سلب اعتماد از فرد دروغگو می شود و اگر این پدیده در سطح جامعه رواج پیدا کند جامعه دچار بی اعتمادی وسیع می گردد به گونه ای که زندگی در چنین جامعه ای مشکل و دچار تنگنا می شود، فریب و نیرنگ در آن رایج می گردد، و دل نگرانی و اضطراب عمومی بر آن حاکم می شود. از این رو در اسلام، حتی از دروغ گفتن به شوخی و نیز دروغهای کوچک نهی شده است. چنان که امام زین العابدین علیه السلام می فرمایند: از دروغ گفتن، چه کوچک و چه بزرگ، جدی یا شوخی بپرهیزید. زیرا دروغ کوچک باعث می شود شخص بر دروغ بزرگ بی پروا گردد.

موجبات خواری و اسباب محبوبیت و بزرگواری

امام زین العابدین علیه السلام در سخنانی در مورد موجبات خواری انسانها و اسباب بزرگواری آنان می فرمایند: درخواست و طلب نیاز از مردم، انسان را به خواری و ذلت می کشاند و حیا و وقار را کم می کند و خود نوعی فقر و نداری است و کسی که از مردم حاجتی نخواهد فردی بی نیاز و غنی است. هرکس عملش نیکوتر باشد نزد خدا محبوب تر است. حضرت آن گاه می فرمایند: آن کس که دارای سعه صدر و خلق نیکو باشد به خدا نزدیکتر است. پسندیده ترین شما نزد خداوند کسی است که سعی و تلاش او برای بهبود وضع زندگی خانوادگی اش بیشتر باشد. بدانید که گرامی ترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست.

هم نشینان بد

امام زین العابدین علیه السلام به یکی از فرزندانش می فرمایند: با دروغگو همنشین نشو، که چون سراب است. دور را نزدیک و نزدیک را دور به تو می نمایاند. با فرد فاسق و بدکار همراه و دوست نشو، که تو را به لقمه ای یا کمتر بفروشد. با فرد بخیل رفیق و هم صحبت نشو، که او تو را در هنگام نیاز تنها می گذارد. با فرد فرومایه و نادان طرح دوستی نریز، که وی می خواهد به تو سود رساند ولی زیان می زند و بالاخره با کسی که با بستگان و فامیلش قطع ارتباط کرده است دوست نشو، که خداوند او را در قرآن نفرین کرده است.

انسان کامل

امام زین العابدین علیه السلام طی سخنانی ارزشمند، در مورد شخصی که دین و معرفت دینی اش کامل است می فرمایند: شخص مسلمان، وقتی معرفت و دینش کامل است که سخنی را که برایش مفید نیست، ترک گوید و کمتر به بحث و جدل بپردازد، و بردبار و شکیبا و خوش خلق باشد.

نیک بختی دائمی

آیا انسان می تواند همیشه موفق و نیکبخت باشد و احساس رضایت خاطر کند؟ امام زین العابدین علیه السلام در پاسخ به این سؤال می فرمایند: ای فرزند آدم! پیوسته خیر و نیکبختی با تو همراه است به شرط آنکه از موقعیت ها و شرایط پیش آمده درس گیری و به خود پند دهی و به حساب خود رسیدگی کنی و خویش را مورد حسابرسی قرار دهی. ترس و خشیت الهی را شعار خود سازی، و به تقوی و پرهیزگاری آراسته گردی.

راه نجات مؤمن

امام زین العابدین علیه السلام سه چیز را موجب نجات مؤمن در دنیا و آخرت می دانند. تسلط بر زبان و خودداری از بدگویی و غیبت؛ واداشتن خود به انجام دادن اموری که موجب سود و نفعی در دنیا و آخرت گردد؛ گریان بودن بر گناهان.

دعای امام سجاد علیه السلام در عذرخواهی از تقصیر در حقوق بندگان

بارالها! من در پیشگاه تو عذر می خواهم از مظلومی که در حضور من به او ستم رسیده و من او را یاری نکرده ام و از احسانی که درباره من انجام گرفته و شکر آن را به جا نیاورده باشم و از بدکرداری که از من عذرخواسته، و من عذرش را نپذیرفته باشم و از فقیری که از من خواهشی کرده، و من او را ترجیح نداده باشم و از حق مؤمنین که بر ذمّه ام مانده و آن را نپرداخته باشم و از عیب مؤمنی که بر من پدید شده و آن را نپوشانده باشم و از هر گناهی که برایم پیش آمده و از آن دوری نکرده باشم. پس بر محمد و آلش رحمت فرست و پشیمانیم را به لغزشهایی که به آن دچار شده ام و تصمیم بر ترک گناهانی که برایم پیش آید توبه ای قرار ده که برای من موجب محبت گردد.

مراعات دوست و همنشین

امام صادق علیه السلام می فرمایند: مردی نزد امام زین العابدین علیه السلام آمد و گفت: شخصی به شما نسبت های ناروا داده و شما را گمراه و بدعت گذار نامیده است. حضرت به وی فرمود: تو حق دوست و همنشینی با او را مراعات نکردی و گفتار او را برای من نقل کردی. حق مرا نیز از بین بردی، زیرا سخنی از برادر دینی ام گفتی که من آن را نمی دانستم. هر دو خواهیم مُرد و در روز قیامت از تو سؤال خواهد شد که چرا غیبت برادر خود را کرده ای. از غیبت بپرهیز که غیبت غذای سگ های جهنم است. بدان کسی که زیاد عیوب مردم را به زبان می آورد، دلیل آن است که عیب های خودش را در مردم جست و جو می کند.



:: بازدید از این مطلب : 99
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : چهار شنبه 15 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام

پدید آورنده : عبداللطیف نظری و خانم مولائی ، صفحه 79

 

ولادت

چهارم شعبان، سال روز ولادت پرچم دار بزرگ کربلا، حضرت عباس بن علی علیه السلام است. عباس بن علی علیه السلام در سال 26 هجری قمری، در مدینه، دیده به جهان گشود. وی در دامان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و مادر گرامی اش به گونه ای پرورش یافت که به مظهر غیرت، ایثار و شجاعت، بدل گشت. عباس بن علی علیه السلام در طول حیات خویش از محضر پدر و برادرانش، بیشترین بهره را برد و جامع فضایل نیکو گردید. آن بزرگوار آن چه را از محضر آن سه امام معصوم آموخته بود، در کربلا آشکار ساخت و حماسه ساز نام آور عاشورای حسینی شد.

طلوع ماه در مدینه

عباس علیه السلام فرزند امیرالمؤمنین علی علیه السلام در چهارمین روز از شعبان سال 26 هجری قمری، دیده به جهان گشود. میلاد عباس، نوری دیگر به این هستی بخشید و دل های شیفتگان امیرالمؤمنین علی علیه السلام از شور و عشق، لبریز گشت. چهره ی علاقه مندان اهل بیت علیهم السلام را شبنم شادی فراگرفته بود و هریک برای دیدار نورسیده ی مولای خویش بر یکدیگر، پیشی می گرفتند. هنگامی که نسیم اذان و اقامه بر روان پاک و سپید این طفل نیک بخت فرو نشست، امام علی علیه السلام با واژه ای مهرآفرین، نام فرزند خود را عباس نهاد. عباس یعنی شیر بیشه ی شجاعت و قهرمان میدان نبرد.

دوران کودکی

باید در لحظه لحظه ی دوران کودکی عباس علیه السلام ، به دقت اندیشید؛ زیرا در همه ی این دوران شیرین و حساس زیر نظر و عنایت کانون عصمت و طهارت بوده است. او در دوران کودکی از دانش و زهد و تقوا و ایثار و عبادت و شجاعت پدر ـ که آیت بی همتای همه ی کمال بشری است ـ الهام می گیرد و می کوشد خود را آن گونه بپروراند که ایده آل و مطلوب پدری بزرگوار چون علی است.

فضایل

پرچم دار کربلا و پاسدار حرم اهل بیت مصطفی صلی الله علیه و آله ؛ حضرت عباس علیه السلام ویژگی ها و فضایل فراوانی دارد که القاب و کنیه های آن حضرت، نشان گر برخی از آن هاست. ماه بنی هاشم، از جمال او حکایت دارد. سقای کربلا، از فداکاری عباس علیه السلام در رساندن آب به اهل بیت علیهم السلام حکایت می کند. قهرمان علقمه و پرچم دار کربلا، شجاعتش را بازگو می کند. پاسدار حرم، گواه جانبازی او در راه اهل بیت علیهم السلام است. باب الحوایج، شکوه او را نزد خداوند، نشان می دهد و سرانجام، عبد صالح، از عظمت معنوی عباس بن علی علیه السلام حکایت دارد.

عباس علیه السلام در کلام امام سجاد علیه السلام

بزرگی و عظمت مقام عباس بن علی علیه السلام به گونه ای است که امامان معصوم علیهم السلام در موارد متعدد بر فداکاری ها، جانبازی ها و عظمت شخصیت آن بزرگوار تأکید فرموده اند. امام سجاد علیه السلام که خود در کربلا حضور داشت و شاهد فداکاری های عمویش بود، درباره ی حضرت عباس علیه السلام می فرماید: «خداوند، عمویم عباس را رحمت کند که با ایثار و جانبازی، در راه برادرش جانبازی کرد تا آن که دست هایش قطع شد و خداوند به جای آن، دو بال به او داد که با آن ها به همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند؛ همان گونه که برای جعفربن ابوطالب قرار داده شد. عباس را در پیشگاه خداوند منزلتی است که در روز قیامت، همه ی شهدا به آن غبطه می خورند».

عباس علیه السلام در کلام امام صادق علیه السلام

امام صادق علیه السلام ، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را به عنوان کسی معرفی می کند که از ایمان استوار و بینش نافذ برخوردار بوده و در راه امام بزرگوارش به جهاد برخاسته است. ایشان می فرماید: «عمویم؛ عباس، بصیرتی نافذ و ایمانی محکم داشت. او به همراه برادرش حسین علیه السلام جهاد کرد و به افتخار شهادت رسید». آن حضرت هم چنین درباره ی اخلاص و ارزش جهاد حضرت عباس علیه السلام می فرماید: «شهادت می دهم و خدا را شاهد می گیرم که تو در راه جنگجویان بدر و مجاهدان راه خدا گام نهادی و در جهاد با دشمنان خدا، اخلاص ورزیدی و در نصرت اولیای خدا، خلوص نشان دادی و از دوستانش دفاع کردی... شهادت می دهم که تو هر چه در توان داشتی، انجام دادی».

مظهر شهادت

سلام بر ابوالفضل، فرزند امیرالمؤمنین علی علیه السلام ؛ که با جانش با حسین علیه السلام مواسات ورزید، از دنیایش برای آخرت بهره برد و خود را فدای برادر کرد. روزهای آغازین ماه شعبان، ولادت این دو برادر را در خود دارد؛ دو برادر بزرگواری که نام شان در ذهن هر مؤمن شیفته ای، تداعی گر قلّه های بلند حماسه و سرافرازی است. حسین و ابوالفضل علیهماالسلام ، نام های قدسی هستند که چشم اندازی از اخلاص، عبودیت، دلیری و ایثار را پیش دیدگان آدمی می گشایند و در درون او، تواضع و حیرتی وصف ناشدنی را برمی انگیزانند. حضرت ابوالفضل علیه السلام ، پرچم دار لشکر اخلاص و شهادت، مظهر دلدادگی به معبود، و نمود مجسمی از یک انسان کامل است. او بزرگ مردی حماسه آفرین است که در قیامت، شهیدان بر مقام او رشک می برند. او پرچم داری است که یادمان دلاوری و آزادگی وی، پیوسته در تاریخ جاری است. سلام همه ی صالحان و پاکان، بر روان پاک آن دریا دل باد؛ سلامی تا سپیده دمان ظهور.

طلیعه ی آگاهی

حضرت ابوالفضل علیه السلام ، پرچم داری است که ولادتش، طلیعه ی آگاهی، ایمان، دلاوری و آزادگی است. او بیرق دار فریادگری است که در دشت نینوا بر شب تاخت و هیمنه ی دروغین تیرگی ها را درهم ریخت. آن والا مرد، برزگر عشق، در دشت خون و رهایی شد. عزیزی که فداکاری ها و ایثارگری هایش، اندیشه های سبز ایثارگران ما را به نور و روشنایی هدایت کرد و باغستان تفکر جانبازان رشید ما را، سرسبزی و طراوتی جاودانه بخشید. ولادت با سعادت قمر بنی هاشم؛ حضرت عباس علیه السلام و روز جانباز را به محضر سید و مولای جانبازان، حضرت آیت اللّه خامنه ای(مدظله العالی) تبریک می گوییم و برای همه ی جانبازان، آرزوی توفیق و سربلندی داریم.

رزم آوری

حضرت ابوالفضل علیه السلام سواری خوش سیما و تنومندی است که در زیبارویی، «ماه بنی هاشم» خوانده می شد و در تنومندی به گونه ای بود که چون بر قوی هیکل ترین اسبان می نشست، پاهایش بر زمین کشیده می شد. در قدرت و رزم آوری چونان شیر خشمگین بر لشکر کفر و الحاد می تاخت؛ به قدری تار و مارشان کرده بود که دیدن او، دل دشمن را به لرزه می انداخت. گروه گروه افراد با چهره هایی وحشت زده از پیش او می گریختند و دلاوران لشکر آن گروه نامسلمان، به تیغ شمشیرش، رو به جانب دوزخ می نهادند.

سلام بر ابوالفضل علیه السلام ؛ بزرگ مردی که به یُمن نام بلندش، پرواز را می آموزیم و یادش هماره در مینای عشق می درخشد. سلام بر ابوالفضل علیه السلام ، که سرو بلند آزادگی را بر بام تاریخ ما می کارد، آینه های طور و تجلی را در برابر جوانان ما می افرازد و پرچم صلابت و سادگی، صبر و ایستادگی، شهادت و مردانگی را بر ایوان آیین زندگی جانبازان عزیز ما به اهتزاز در می آورد. سلامی ویژه، از هر سپیده دمان، تا هر شام گاهان، هزاران بار!

پاسدار نام آور

حضرت ابوالفضل علیه السلام ، پاسدار نام آور حماسه ی کربلاست. او فروزان اختر شجاعت و فرزانگی است که پرچم خونین انقلاب حسینی را برای همیشه بر فراز قلل مرتفع تاریخ، به اهتزاز درآورد. و اینک، همه ی کوهنوردان آزادی را به صعود برچکاد مبارزه فرا می خواند و در کلاس عقیده و جهاد، بدانان شور و شعور می آموزد.

ترنّم شگفتن نوگلی معطر

اینک، گلخنده های آسمان و زمین، و زمزمه های شورانگیز بلبلان شیدا، در سال روز میلاد حضرت عباس علیه السلام به گوش می رسد. دریچه ای از شادی بر دل ها گشوده شده و رنگین کمان شوق، فضای زندگی را آراسته است. صدای هلهله ی شادمانه ی عرشیان به گوش می رسد و ترنّم شکفتن نوگلی معطر در باغستان توحید، دل ها را مفتون و مجذوب خویش ساخته است. عباس می آید و صفا و زیبایی و پاکی را به ارمغان می آورد. عباس می آید و کرامت و فضیلت و شهادت را با خود به همراه می آورد. مردی می آید که ابر رحمتِ اندیشه اش، همه ی تشنگان فضیلت راسیراب می کند. آری، اینک هوا عطر آلود و عنبرآمیز است و آبشاری از نور، از خنده های شادمانه ی خورشید، به مهمانی زمین آمده است. عباس بن علی علیه السلام به دنیای خاکی، گام نهاده است؛ هم او که آیه ی روشن کتاب استقامت است؛ بزرگ وارث ایثار و خون، پاسدار ایمان، یگانه ی دوران، وسعت همه ی نیکی ها، فرزند خورشید و مرزبان حماسه ی جاوید.

یاران! اینک به احترام قدم های پرصلابت عباس دلاور، عرشیان در گوش خاکیان، حدیث تهنیت می خوانند. این ولادت پرمیمنت بر شما نیز مبارک باد!

دانش ابوالفضل علیه السلام

حضرت ابوالفضل علیه السلام ، زورق نشین دریای بی کرانه ی معرفت بود. به سان ماه تابان از خورشید وجود پدر، نور می گرفت و با فراستی چشم گیر و دقتی فراوان، خوشه چین خرمن حقایق ولایت بود. علی علیه السلام درباره ی دانش اندوزی فرزند خود چنین می فرماید: «همانا فرزندم عباس، در کودکی علم آموخت و به سان فرزند کبوتر که از مادرش، آب و غذا می گیرد، معارف را از من فرا گرفت».

کرامت های ابوالفضل علیه السلام

عباس علیه السلام به برکت ایثار و فداکاری بی مانندش، قبله ی دل هاست. حرم ملکوتی اش، آرام بخش دل عاشقان است. مردم درمانده ای که از همه جا ناامید شده اند، به بارگاه او که تجلی گاه رحمت الهی است، روی می آورند و شاد و خوشحال بازمی گردند. آن خانه ای که هرگز به روی حاجت مندان بسته نمی شود، خانه ی عباس، بنده ی وارسته ی خداست.

شمایل

حضرت عباس علیه السلام ، آیتی از جمال و زیبایی بود. رخساره اش زیبا، اندامش متناسب و نیرومند بود و آثار دلیری و شجاعت را به خوبی نمایان می ساخت. راویان، او را خوب رو و زیبا وصف کرده و گفته اند که رشیدی اندام و قامت ایشان به حدی بود که بر اسب نیرومند و بزرگی می نشست، ولی در همان حال، پاهایش بر زمین، خط می انداخت.

وفای عباس علیه السلام نسبت به برادر

حضرت ابوالفضل علیه السلام به پیمانی که با خداوند برای حفظ بیعت خود با برادر، راهبر و امامش بسته بود، وفادار ماند. مردمان در طول تاریخ مانند این وفاداری را ندیده اند و زیباتر از این وفاداری در کارنامه ی وفای انسانی به ثبت نرسیده است. وفاداری که هرآزاده ی شریفی را به خود جذب می کند.

شعری از سیدراضی قزوینی درباره ی علم دار کربل

«ای ابوالفضل! ای بنیان گذار فضیلت و ایستادگی و خویشتن داری! فضیلت، جز تو را به پدری نپذیرفت. کوشیدی و به اوج عظمت و بزرگی دست یافتی، اما هر کوشنده ای به خواسته اش دست پیدا نمی کند. با عزت و سرافرازی و همت بلند از پذیرش ستم، سر باز زدی و پیکان نیزه ها را مرکب خود کردی».

تسلیم در برابر حق

عباس علیه السلام ، اسلام خود را در تسلیم خلاصه کرده بود؛ تسلیم در برابر خدا، و در برابر ولیّ امر مسلمانان. او با صدق و خلوص و آگاهی در راه تسلیم، گام نهاد و هرچه درتوان داشت در طَبَق اخلاص، تقدیم راه امام خود کرد و سرافرازانه جان باخت. آری، نتیجه ی آگاهی کامل و ایمان خالص، همین است.

خویشتن داری عباس علیه السلام

ابوالفضل علیه السلام در روز عاشورا، عزت نفس و خویشتن داری را با تمام ابعاد و آفاقش مجسم ساخت. امویان به شرط کناره گیری از اردوی برادرش، وعده ی فرماندهی کل قوا به او دادند. ولی وی بر این وعده ی آنان تمسخر زد و با شوق و اخلاص به سوی لشکرگاه حسین علیه السلام شتافت و در راه دفاع از دین و آزادگی، جان خود را فدا کرد.

جهاد با نفس

به راستی که حضرت عباس علیه السلام در ستیز با دشمن، سنگ تمام گذاشت. بدنش مجروح گشت، دست هایش قطع شد، عمود آهنین بر فرقش زدند و تیر به چشم و مشک آب او رسید. کشت و کشته شد. ولی جهاد با نفس او ارزش مندتر است؛ زیرا با لب تشنه، آب را تا نزدیک دهان آورد. آن گاه از لب تشنه ی برادر و کودکان تشنه اش یاد کرد و آب را بر روی شریعه ریخت. و همین نشان دهنده ی جهاد عباس علیه السلام با نفس خویش است.

زیارت ابوالفضل العباس علیه السلام

زیارت ابوالفضل علیه السلام هم چون قدم گاه معرفت است و در این زیارت، گلواژه های عرشی، رایحه ی قدسی به وجود انسان می بخشند. یکایک واژه های آن، عطری از گلزار فضایل علوی در بردارد و مجموعه ی عبارت های زیارت، ویژگی های انسان کامل، عبدی صالح و رادمردی ملکوتی را نشان می دهد. زیارت او، سنخیتی روحی بین انسان و آن شخصیت ملکوتی پدید می آورد.



:: بازدید از این مطلب : 145
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : چهار شنبه 15 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین
ولادت امام حسین علیه السلام

پدید آورنده : ابراهیم ابراهیم پور ، صفحه 67

 

مولودی مبارک

صبح گاه سوم شعبان سال چهارم هجرت، دومین فرزند برومند علی و فاطمه علیهماالسلام در خانه ی وحی و ولایت، دیده به جهان گشود و خانه ی زهرای اطهر علیهاالسلام به نور جمال این نوگل باغ نبوت و ولایت و چراغ فرزندان آسمان رسالت و امامت، معطر و روشن شد. آن گاه که خبر ولادتش به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسید، به خانه ی فاطمه علیهاالسلام آمد و به اسماء فرمود تا آن کودک را بیاورد .اسماء، او را در پارچه ای سپید پیچید و خدمت رسول خدا برد. پیامبر در گوش راست او، اذان و در گوش چپش، اقامه گفت.

رسول خدا صلی الله علیه و آله ؛ معلم حسین علیه السلام

حسین علیه السلام هنوز زبان نگشوده بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله برای انجام نماز مستحبی، ایستاده بود و حسین علیه السلام نیز در کنارش. رسول خدا صلی الله علیه و آله می گفت: «اللّه اکبر»، ولی حسین علیه السلام نتواست بگوید. این کار شش بار تکرار شد. بار هفتم هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: «اللّه اکبر»، حسین علیه السلام زبان گشود و گفت: «اللّه اکبر». به این ترتیب، نخستین کلام حسین علیه السلام هنگام زبان گشودن، «اللّه اکبر» بود و تا آخر، پای «اللّه اکبر» ایستاد و خون پاکش را برای اعلای کلمه «اللّه اکبر» ایثار کرد.

حسین علیه السلام ؛ وارث پیامبران

در زیارت نامه معروف «وارث» (که امام صادق علیه السلام آن را به جابرجعفی آموخت و فرمود: با این زیارت نامه، امام حسین علیه السلام را زیارت کن)، آمده است:

«امام حسین علیه السلام » وارث (کمالات) آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، محمد و امیرالمؤمنین علی و حسن علیهم السلام است. حسین علیه السلام وصی پاک پیامبر صلی الله علیه و آله است. حسین علیه السلام برپا کننده ی نماز و ادا کننده ی زکات و مجری امر به معروف و نهی از منکر است. حسین علیه السلام نوری است از صلب های بزرگ و رحم های پاک. او هرگز به آلودگی های جاهلیت نیالوده است. او از ستون های دین و رکن های مؤمنان است.

عزت

آن که عزیز است، استوار و شکست ناپذیر، و آن که ترس از رفتن و میل به ماندن ندارد، سربلند است.

حسین علیه السلام که آموزگار چنین عزتی است، هم چون پدر، مرگ با عزت را زندگی می دید و زندگی با ذلت را عین مرگ می دانست. او می فرمود: «زندگی ذلت بار، مردن و مرگ همراه با پیروزی و سربلندی، زندگی است». قیام حسین علیه السلام در کربلا، سرمشقی روشن برای همه ی آنانی است که درس عزت و سربلندی می جویند. آن حضرت در اوج حماسه ی خود، آن گاه که وارد میدان رزم شد، تا آن زمان که به شهادت رسید، شعارش این بود:

الَمْوتُ خیرٌ مِن رُکوبِ الْعارِ وَ الْعارُ اَوْلی مِن دخول النّارِ

مرگ از پذیرش ننگ بهتر، و ننگ از ورود در آتش سزاوارتر است.

استقامت

حسین علیه السلام کسی است که یاران وفادارش از پیران پارسا تا جوانان پاک باخته، عموزادگان، خواهرزادگان، برادرزادگان، برادران و فرزندان، جوان و خردسال و شیرخواره، در برابر چشمانش با شمشیر و تیر و نیزه، چاک چاک شدند و به خاک افتادند، ولی خم به ابرو نیاورد. از سوی دیگر، دختران و خواهران و بانوان حرم را تشنه و داغ دار و پریشان می بیند و می داند که ساعتی بعد، اسیر خواهند شد. با این حال، هم چون شیر می خروشد و رجز می خواند و بر دشمن می تازد و صف شکنی می کند و آوای «المَوْتُ خَیرٌ مِنْ رُکُوبِ الْعارِ» سر می دهد. کسی جز حسین بن علی علیه السلام نمی تواند با قامتی استوار و روحی به ژرفای اقیانوس، این همه را ببیند و هم چنان پایداری کند.

رضای الهی

اخلاص، عرفان، رضای الهی و خدامحوری، عشق به اللّه ، توکل به خدا و به طور کلی الهی شدن از آموزه های برجسته ی مکتب حسین علیه السلام است. هدف امام، خشنودی خدا و پیامبر اوست. اگر قیام می کند، اگر حرکت می کند و خونش را نثار می کند، اگر سخت ترین مصیبت ها را به جان می خرد، اگر فرزندان را به شهادت فرا می خواند، اگر خاندان عزیزش را به دست اسارت می سپارد و بلا را به جان می خرد، برای کسب رضای الهی است. امام حسین علیه السلام که در عالی ترین نقطه ی این عشق مقدس و در اوج اخلاص و عرفان قرار دارد و قیامش برای رضایت خداست، در آخرین لحظه های زندگی چنین می گوید: «خداوندا! من، به حکم وقضای تو راضی ام و در برابر تو تسلیم هستم و جز تو معبودی ندارم، ای پناه بی پناهان!».

عدالت خواهی

اساس تفکر اسلامی بر توحید و عدالت خواهی است. انسان مسلمان باید با ستم گران مبارزه کند. به طور کلی هدف از برگزیدن پیامبران به رسالت و فرو فرستادن کتاب های آسمانی، این است که عدالت اجرا شود. امام حسین علیه السلام نیز در همین راستا، در نامه ای به مردم کوفه می فرماید:

«به جان خودم سوگند! امام و پیشوا تنها کسی است که مطابق کتاب خدا داوری کند و دادگر و متدین به دین حق باشد و خویشتن را برای خدا به دین و عدالت، پای بند سازد». همین عدالت خواهی و آزادگی است که رهبر قیام عاشورا را تا قیامت، زنده نگاه می دارد و آموزه های حیات بخش او را جاودانه می سازد.

اهمیت نماز

یکی از آموزه های حسین علیه السلام ، ترویج فرهنگ نماز است. امام حسین علیه السلام به نماز اول وقت بسیار اهمیت می داد. حتی در ظهر عاشورا و در گرماگرم کارزار، نماز اول وقت ایشان ترک نشد. آن گاه که عمروبن عبداللّه معروف به ابوثمامه صائدی گفت: «دوست دارم پس از نماز خواندن به امامت شما، به لقای پروردگام نایل شوم»، امام در پاسخ فرمود: «نماز را به یادمان انداختی، خداوند تو را از نمازگزاران واقعی گرداند. آری، این اول وقت نماز ظهر است. از آنان بخواهید مدتی دست از جنگ بکشند، تا نماز به جا آوریم».

عبادت آزادگان

از گفتار آن حضرت است: «دسته ای از مردم، خدا را پرستش می کنند که به ثواب و پاداش برسند و این عبادت تاجران است. جمعی ازترس مجازات خدا، او را عبادت می کنند و این، عبادت بردگان و غلامان است. ولی بعضی، خدا را فقط برای سپاس و حق گزاری می پرستند. این گونه عبادت، مخصوص آزادگان است و بزرگ ترین عبادت ها، همین است».

مرد آزاده کیست؟

امام حسین علیه السلام می فرمایند: «هرآن چه در شرق و غرب، آفتاب بر آن می تابد از دریا، خشکی، کوه و دشت، همه نزد خداشناسان و اولیای خدا، ناچیز و مانند برگشتن سایه است». سپس حضرت فرمود: «مرد آزاده این چیزهای پست را به مردم دنیا وامی گذارد؛ ارزش آزاد مرد، هیچ چیز جز بهشت نیست. پس شما خود را به غیربهشت نفروشید و کسی که با به دست آوردن دنیا خشنود شود، بی شک به پست ترین چیزی، خشنود و راضی شده است».

عیادت بیمار و ادای قرض او

روزی امام حسین علیه السلام بر اسامة بن زید که بیمار بود، وارد شد. او را اندوهگین دید. فرمود: «چرا اندوهگین هستی؟» عرض کرد: «به اندازه ی شصت هزار درهم، بدهکاری دارم» امام فرمود: «ادای آن با من». عرض کرد: «ترس دارم که پیش از آن بمیرم» فرمود: «نمی میری تا آن را ادا کنم». آن گاه پیش از مرگ او، قرض را ادا کرد.

پرسش های علی علیه السلام از حسین علیه السلام و پاسخ او

روزی علی علیه السلام به فرزندش حسین علیه السلام فرمود: «پسرم! چه چیز، آدمی را آقا و بزرگوار می کند؟» حسین علیه السلام پاسخ داد: «نیکی کردن به خانواده و خویشاوندان و بردباری در برابر حوادث». پرسید: «غنا و بی نیازی چیست؟» پاسخ داد: «در این که آرزوها را کم کنند و به هرچیز می رسد، خشنود باشند». پرسید: «پستی چیست؟» پاسخ داد: «پستی مرد در این است که هر چیز را برای خود بخواهد و خود را تسلیم شادمانی ها کند».

پرسید: «زشتی در چیست؟» پاسخ داد: «در این که کسی با رهبرش (رهبر حق) دشمنی ورزد».

آن گاه علی علیه السلام به یکی از یاران خود به نام حارث الاعور فرمود: «این سخنان حکمت آمیز را به فرزندانت بیاموز؛ زیرا این سخنان، خرد را زیاد و اندیشه را استوار می سازد».

پندی تکان دهنده به گنه کار

شخصی به حضور امام حسین علیه السلام رسید و عرض کرد: «گنه کارم و نمی توانم گناهانم را ترک کنم. مرا موعظه کن». امام علیه السلام فرمود: «پنج کار را انجام بده و هرچه می خواهی، گناه کن: 1ـ روزی خدا را مخور. 2ـ از ملک خدا بیرون برو. 3ـ به جایی برو که خدا تو را نبیند. 4ـ وقتی عزراییل خواست روحت را از بدنت جدا کند، او را از خود بران. 5ـ وقتی که مالک دوزخ خواست تو را به دوزخ افکند، زیر بارش مرو. در این صورت، هرچه می خواهی، انجام بده».

سخن بیهوده

«هیچ گاه سخن بیهوده مگو؛ زیرا سخن بیهوده بار سنگینی بر دوش تو می گذارد. هر سخنی را در موردی بگویید که شایسته و مناسب است. چه بسیار افرادی که سخنان شان نیک است، ولی چون در موردش نیست، عیب شمرده می شود».

زشتی عذرخواهی

از گفتار امام حسین علیه السلام است: «از کاری که پس از آن عذرخواهی کنی، بپرهیز؛ زیرا مؤمن نه اشتباه می کند و نه عذر می خواهد و منافق هر روز، کار بد می کند و عذر می خواهد».

سخنان قصار حضرت

«بخیل کسی است که از سلام کردن دریغ می کند».

«از نشانه های خوش بختی و سعادت انسان، هم نشینی با خردمندان است».

«اگر خداوند بخواهد به تدریج بنده ای را غافل گیر کند، نعمت بسیار به او می دهد و توفیق شکرگزاری را از او می گیرد».

«هر که دوست تو است، از کار زشت، تو را باز می دارد و هر که دشمن تو است، مغرورت می کند».

«تجربه، مایه ی افزایش درک و خرد است».

«شرافت و بزرگواری در پرهیزکاری است».

تجلّی جمال خداوندی

«مردی آمد، کسی که خورشید در چشم هایش می خندید و ماه از پیشانی اش می خرامید. گیسوانش سایبان جهان و دست هایش عطوفت آشکار خداوند بود. راز پنهان حقیقت در سینه اش تاب می خورد و معنای جاویدان بودن از نگاهش می تراوید».

«حسین علیه السلام » تجلّی جمال خداوندی، در زمین و ظهور جلال حضرت حق در زمان است. زیستن پس از آمدن حسین علیه السلام ، معنای راستین خویش را باز یافته و مردن با ابدیت آسمان پیوند خورده است. شکل سیاه خاک با نام حسین علیه السلام ، مفهوم روشن افلاک گرفته و نام زمین از موهبت گام های او سربلند شده است».

طینت پاک خلقت

«حسین علیه السلام » به خاک و گل شقایق، معنا داده است. روح سرگردان انسان در باران بی نهایت مهربانی او، شست وشو کرده است. و حقیقت چون غنچه ای که پس از نسیم و شبنم سحرگاهی گشوده شود، به جهان چهره گشوده است».

«حسین علیه السلام سرشت صالح انسان است. طینت پاک خلقت؛ سرچشمه ای که تمام رودخانه ها از سرانگشت هایش جاری شده اند و همه دریاها از آبشخور پرشکوه چشم هایش جوشیده اند. عصمت پرصلابت انسان در نام اوست. لبخندهای او، رحمت بی نهایت خداوند است و اشک هایش آتشی در باغ اندیشه افروخته است.

رستاخیز ناگهان جهان است و بعثت دوباره ی انسان. میعاد انسان و فرشته در شب مهتابی نگاه حسین علیه السلام معنا می یابد و درخت و باران در مهربانی قدم های او زندگی می کنند».

مصباح هدایت و کشتی نجات

«عبودیت تنها از برکت نام حسین علیه السلام زنده است. سالکان نیازمند نورند و حسین علیه السلام مصباح هدایت است. چراغ روشنی که خداوند در طریق دشوار بندگی افروخته است تا عاشقان در آن نظر کنند و جان خویش را از فروغ او بیافروزند. عاشقان غرقه ی دریای عشقند و حسین علیه السلام کشتی نجات است. آن که در کشتی نجات نشسته است، از موج های هایل دریای عاشقی بیم ندارد و این است که: «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة».

عطر بهشتی

بر مشام جان رسد بوی حسین آن بهشتی بوی دلجوی حسین
از کجا آید خدایا این نسیم که آورد همراه خود بوی حسین
از نجف، از کاظمین، از سامراست یا ز مشهد یا که از کوی حسین؟
یا که زهرا در مدینه، شانه زد بار دیگر تار گیسوی حسین؟
یارب ! این عطر بهشتی از کجاست می وزد آیا ز شکوی حسین؟
گفت هاتف: سوم شعبان رسید این بُوَد عطر گل روی حسین

حبیب اللّه چایچیان «حسان»

مونس

با قلب بشر مونس و دمساز، حسین است در خلوت دل، محرم و همراز حسین است
زهرا و علی هر دو چو دریای گهربار خلقت، صدف است و گهر راز، حسین است
آن عاشق فرزانه و معشوق دو عالم بر طاق فلک، غلغله انداز، حسین است
راهی که بشر را به خداوند رساند عشق است و در این فاصله، پل ساز، حسین است
در راه نگه داری قرآن محمد صلی الله علیه و آله سربازِ فداکارِ سرافراز، حسین است



:: بازدید از این مطلب : 117
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : چهار شنبه 15 تير 1390 | نظرات ()